-
شاید به شهرخودرو هم برسد
-
همیشه به این فکر میکنم که جام را در دستان آقا سید ببینم
-
اکبر محمدی: پیکان در پرونده واسعی کوتاه نمیآید
-
پرونده سرمربی استقـــلال به کمیته استیناف می رود
-
از حذف 529 سهمیه تا عدم تمدید حضور کاراته
-
اعتراض تراکتور به اظهارات مجری
-
گلگهر، تنها تیمی که خوب گل میزند!
-
پرسپولیس وعده شهردار را جدی بگیرد؟
-
نکیسا: حامد باید خدا را شکر کند که فنایی مربی اوست
-
دلتنگی برای کشتی یا چراغ سبز برای لیگ ایران؟
-
جای خالی فرگوسن
-
عقبنشینی یا دفاع؟
-
منصوریان برف تبریز را دید و رفت
-
«شبهای فوتبالی» بازی را حتی به «فوتبال برتر» هم باخته
-
نصیرزاده: واسعی مشکلی برای بازی با فولاد نداشت
- عالی
- خوب
- متوسط
- ضعیف
مصدومیت قایدی به خیر گذشت
شاید به شهرخودرو هم برسد
مصدومیتی که برای مهدی قایدی در بازی با صنعت نفت آبادان به وجود آمد، سبب شد بسیاری به وضعیت او با نگرانی و تردید نگاه کنند. انتقال شماره 10 باشگاه استقلال با برانکارد از ورزشگاه آزادی نیز این دلهره را افزایش میداد اما 24 ساعت بعد از بازی با صنعت نفت آبادان و درحالی که بسیاری از استقلالیها گوش به زنگ بودند تا خبرخوشی درباره تأثیرگذارترین بازیکن خود بشنوند، پزشکان نتیجه بررسیها از پای قایدی را مثبت اعلام کردند. پیش از اینکه تصاویر امآرآی پای قایدی مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد، گفته میشد احتمالاً او با پارگی عضلات ناحیه کشاله مواجه شده است اما بعد از بررسیهای دقیق مشخص شد که قایدی مشکلی برای حضور در تمرینات استقلال ندارد و آنقدر خوش شانس است که اگر تمرینات را به خوبی سپری کند، شاید در بازی با شهر خودرو هم به میدان برود. البته حضور مهدی در بازی مهم هفته آینده مقابل نماینده مشهد هنوز قطعی نیست و این بازیکن باید تمرینات فیزیوتراپی را در دستور کار خود قرار دهد تا نقطه آسیبدیده ترمیم یابد. در شرایطی که شیخ دیاباته با مصدومیت مواجه است، حضور قایدی تا حد زیادی به استقلال کمک خواهد کرد تا از بازی سخت با شهرخودرو سربلند بیرون آیند. این بازی برای محمود فکری اهمیت بسیاری دارد و او باید در مقابل مهدی رحمتی به نتیجه مطلوبی برسد تا بیش از این زیر تیغ انتقادها زخمی نشود. بیشک حضور قایدی در بازی هفته ششم بسیار استراتژیک خواهد بود. بخصوص اینکه شماره 10 در بازی با صنعت نفت آبادان نیز گل دیگری را برای استقلال ساخت تا از این حیث در صدر بازیکنان استقلال قرار بگیرد. قایدی فصل پیش هم جزو تأثیرگذارترین بازیکنان استقلال بود و با گلها و پاس گلهای متعدد نقش انکارناپذیری در ساخته شدن آن تیم داشت.
بیشک اگر قایدی از نظر آمادگی در سطح عالیتری قرار بگیرد این فصل هم میتواند همان تأثیرگذاری عمیق را در شکل بازی استقلال تکرار کند.
مهدیخانی: تیم چینی و ژاپنی شانس اصلی فینالیست هستند
همیشه به این فکر میکنم که جام را در دستان آقا سید ببینم
مصاحبه
ناصرقراگزلو
محمد مهدی مهدیخانی که چند سال پیش به عنوان هوادار بازیهای پرسپولیس را تماشا میکرد، حالا این توفیق را پیدا کرده که در فینال آسیا حضور یابد هر چند که به دلیل دیر ریجستر شدن نام بازیکن جدید پرسپولیس، او نمیتواند در فینال بازی کند اما با این وجود مهدیخانی از انگیزههای بالای بقیه همبازیانش برای موفقیت و کسب عنوان قهرمامی در فینال آسیا حرف میزند.
از زمانی که به پرسپولیس پیوستی چقدربه لحاظ فنی و بدنی آماده شدهای و با سایر بازیکنان نیز هماهنگ شدهای؟
من فکر میکنم روز به روز با تیم در حال آمادهتر شدن هستم. و به هر حال به شرایط آمادگی نهایی که مدنظر خودم و کادر است، میرسم. مدتی تمرین نداشتم چون کرونا گرفته بودم اما الان خدا را شکر وضعیتم خوب شده و در حال رسیدن به آمادگی مطلوب هستم. البته شرایطم فعلاً آمادگی صددرصدی نیست اما سعی میکنم هر چه زودتر به آمادگی آرمانی برسم.
تو بازیکنی چند پسته در خط جلو محسوب میشوی. آقا یحیی قصد دارد از تو در چه پستی استفاده کند؟
بله من در تیم ملی جوانان در پست هافبک دفاعی و نفوذی بودم اما در پدیده با آقا یحیی در پست مهاجم و وینگر بازی کردم و فکر میکنم آقا یحیی در پرسپولیس هم از من در پست مهاجم یا وینگر استفاده کند.
در بین تیمهای شرق کدام تیم را گزینه سختتری برای پرسپولیس میدانی؟
تیمهای شرق آسیا همگی از قدرت خوبی برخوردارند اما پرسپولیس هم تیمی با شخصیت بالا و قوی است. در هر صورت من فکر میکنم ویسل کوبه و تیم چینی، تیمهای بهتری نسبت به تیمهای کرهای هستند.خوشبختانه تیم ما در آمادگی کامل قرار دارد و من خیلی به قهرمانی پرسپولیس خوشبینم.
در خصوص حضور هواداران در دیدار فینال چه نظری دارید؟
حضور هواداران همیشه به تیم ما روحیه مضاعفی میدهد. بازیکنان ما هم تلاش میکنند تا با حمایت هوادارانمان کاپ قهرمانی را تقدیم آنها کنیم.
از هواداری تا همین چند سال قبل به پیراهن تیم محبوبت رسیدی و در فینال از نزدیک بازی تیم محبوبت را تماشا میکنی. در خصوص برآورده شدن رویاهایت چه نظری داری؟
از بچگی آرزوی رسیدن به پیراهن پرسپولیس را داشتم و عاشق این تیم بودم و خوشحالم به این مهم رسیدم. البته خیلی خوب میدانم کار خیلی سختی پیش رو دارم تا رضایت کادر فنی و هواداران را جلب کنم اما همه تلاشم را انجام میدهم و خیلی به موفقیت خودم امیدوارم. همیشه به این فکر میکنم که جام قهرمانی را در دستان آقا سید ببینم. و همین که خوشحالی کادر و کاپیتان و بازیکنان را ببینم برایم یک دنیا ارزش دارد چون میدانم میلیونها هوادارمان چقدر از قهرمانی در آسیا خوشحال شده و جشن میگیرند .
بازیتان با نساجی لغو شد و شاید به دلیل کرونایی بودن چند بازیکن ذوبآهن، این بازیتان هم لغو شود، نگران دوری تیمتان از شرایط بازی برای دیدار فینال نیستی؟
بازی ما با نساجی به خاطر چمن مصنوعی آنجا لغو شد چون همه میدانستند بازی در این زمین چه مشکلاتی دارد. از بازیمان با ذوبآهن هم خبر ندارم اما اطمینان دارم تیم ما با برنامهریزی دقیق، آماده در فینال حضور خواهد یافت .
اکبر محمدی: پیکان در پرونده واسعی کوتاه نمیآید
دوشنبه جمشید نورشرق، رئیس کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال اعلام کرد حکم پرونده شکایت باشگاه پیکان از سعید واسعی صادر و ابلاغ شده است. در این باره مسائلی مطرح شد مبنی بر اینکه واسعی حداقل 4 ماه محروم شده و باید مبلغی در حدود 2میلیارد تومان نیز غرامت به پیکان بپردازد. در این شرایط اما فدراسیون فوتبال هنوز بهطور رسمی اعلامی نداشته است. اکبر محمدی مدیرعامل باشگاه پیکان اما همچنان این موضوع را پیگیری خواهد کرد. او درباره آخرین وضعیت حکم واسعی میگوید: «در حال حاضر حکمی به ما ابلاغ نشده و اگر حکمی ابلاغ شود مطئمناً از حق و حقوق باشگاه دفاع خواهیم کرد. با تمام توان از حقوق باشگاه پیکان دفاع میکنیم.» محمدی درباره برد پیکان مقابل گلگهر سیرجان هم توضیح میدهد: «به بازیکنان، اعضای تیم و کادر فنی تبریک و خسته نباشید میگویم، چراکه در یک بازی شش امتیازی به برتری دست پیدا کردند و کیفیت بالای تیم را نشان دادند. این نتیجه بهوضوح نشان داد ما ضد فوتبال نیستیم و بهدنبال نتیجهگیری هستیم.»
فکری برای جریمه نساجی خانه اش را می فروشد؟
پرونده سرمربی استقـــلال به کمیته استیناف می رود
محکومیت دو میلیاردی فکری توسط کمیته تعیین وضعیت آن هم به فاصله یک روز از محرومیت بابک مرادی، نشان از آن داشت که روزهای خوبی برای استقلال و سرمربی این تیم در پیش نیست! روز بازی استقلال و نفت آبادان وقتی خبر رسید بازیکن جدید استقلال که از لحاظ شکل و شمایل ظاهری هم خیلی خاص و عجیب است، توسط کمیته تعیین وضعیت فدراسیون 4 ماه محروم شده و جریمه سنگین نیز باید به باشگاه سابق خود پرداخت کند، استقلالیها را در شوک بزرگی فرو برد به نحوی که بعد از بازی، آنها این حرکت فدراسیون را عمدی تلقی کردند! اما استقلالیها نمیدانستند که کمتر از یک روز دوباره خبری از کمیته تعیین وضعیت بیرون میآید که آنها را خصوصاً مربی استقلال را شوکهتر میکند. خبر محکومیت فکری که منتشر شد، این بود: «کمیته تعیین وضعیت فدراسیون بعد از بررسی پرونده رأی خود را صادر کرد که در نهایت محمود فکری به پرداخت مبلغ 2 میلیارد تومان به باشگاه نساجی محکوم شد. همچنین سرمربی فصل گذشته نساجی مبلغ 250 میلیون تومان دریافتی از این باشگاه را باید به این باشگاه برگرداند.» این خبر در شرایطی منتشر شد که به اندازه کافی فکری تحت فشار هواداران است. سرمربی این فصل استقلال وقتی با مدیران این تیم سر میز مذاکره نشست و به توافق رسید، خودش را برای جدال با مدیران نساجی آماده کرد. از فردای آن روز جدال دو باشگاه شروع شد و البته فکری هم در این میان سهم زیادی برد. فکری در مصاحبهاش عنوان کرد که حاضر است خانهاش را بفروشد و به استقلال بیاید و علیه مدیران نساجی هم صحبت کرد اما نمیدانست تهدیدهای مدیران نساجی بهای گرانی برایش خواهد داشت. دو میلیارد تومان به علاوه 250 میلیون که باید به نساجی بدهد. حالا باید در نظر گرفت خانهای که فکری از آن صحبت به میان آورد و گفت حاضر است آن را بفروشد، چقدر میارزد؟ سرمربی فصل جدید استقلال چقدر از استقلالیها گرفته و یا قرار است بگیرد که چنین مبلغی را باید تاوان بدهد. پنج هفته از لیگ گذشته و استقلال با هشت امتیاز روزهای پرانتقادی را میگذراند، حتی شاید مدیران استقلال خیلی با شرایط فعلی پای فکری نایستند و به فکر جانشین برای او باشند. با این اوصاف چنین ضرر و زیانی با این همه هیاهو منفعتی برای سرمربی استقلال داشت؟ پیش از فکری، منصوریان و مجیدی این روزها را تجربه کردهاند و مشخص شد وقتی استقلال نتیجه نگیرد، هوادارانش خیلی پای اسطورههایشان هم نمیایستند، سادهلوحانه است اگر فکری تصور کند که هواداران معترض زیاد برای او صبر میکنند و اگر استادیومها میتوانست در شرایط فعلی هواداران را در دل خود جا دهد، حتماً صدای اعتراض هواداران گوش فکری را کر میکرد. به طور حتم میتوان تصور کرد پرونده شکست فکری در کمیته تعیین وضعیت با اعتراض این مربی به کمیته استیناف میرود و در نهایت صالحی تصمیم میگیرد که فکری باید تاوان مالی بدهد یا نه؟
روشن: چرا مظلومی سرپرست شد و 700میلیون گرفت؟
حسن روشن پیشکسوت استقلال که مدتی بود سکوت کرده بود بعد از نتیجه مساوی که استقلال مقابل نفت در ورزشگاه آزادی گرفت، سکوتش را شکست و صحبت کرد.
روشن در خصوص بازی استقلال و نفت گفت: «قضاوت درباره کادر فنی زود است و باید فرصت دهند.
اگرچه میدانم هواداران از شرایط تیم راضی نیستند اما مشکلات استقلال عدم مدیریت کلان است. وقتی مدیرعامل باشگاه انتخاب نمیشود، معنایش این است که همه سر کار هستیم.»
روشن در خصوص سرپرستی تیم استقلال توسط مظلومی اینطور گفت: «مظلومی نباید پست جهنمی قبول میکرد. شنیدم قرارداد 700 میلیونی با استقلال بسته است که اشکالی ندارد.
مظلومی دوست ما است اما وقتی سرپرست تیم میشود، دیگر کاری به مسائل فنی ندارد. چرا باید اکبر کارگرجم بیکار باشد و به او پست ندهند؟
کسی که نیاز مالی دارد و به خاطر مسأله فرزندش روحیه هم ندارد. وقتی شنیدم پرویز مظلومی به عنوان سرپرست تیم استقلال انتخاب شده است، تعجب کردم. سرپرست کارش چیز دیگری است، مربیگری چیز دیگری. انتخاب پرویز مظلومی به عنوان سرپرست تیم نشاندهنده عدم مدیریت کلان در باشگاه است.»
این پیشکسوت استقلال که میداند این روزها شرایط روحی هواداران اصلاً خوب نیست در این باره گفت: «میدانم حال هواداران استقلال خوب نیست، چون از نتایج راضی نیستند. پرسپولیس هم از لحاظ مدیریت مشکل دارد اما چون نتیجه گرفتهاند، دیده نمیشود. قضاوت درباره کادر فنی زود است اما چرا از کمیته فنی استفاده نمیشود؟ امثال جواد قراب، نصرالله عبداللهی، بهتاش فریبا بزرگ هستند اما چرا حکم ندارند؟ چرا مطالبهای از آنها نمیشود؟»
تغییرات گسترده در سهمیه ها و رشته های المپیکی
از حذف 529 سهمیه تا عدم تمدید حضور کاراته
کمیته بینالمللی المپیک در تازهترین تصمیم خود، به المپیک 2024 پاریس پرداخت و تغییرات محسوسی در کمیتهای برگزاری این رویداد ایفا کرد.
اینطور که کمیته بینالمللی المپیک تصویب کرده، در مجموع ۳۲۹ رویداد مدال برای پاریس ۲۰۲۴ برنامهریزی شده است. سهمیه ورزشکاران المپیک پاریس ۲۰۲۴، با احتساب ورزشهای جدید ۱۰۵۰۰ ورزشکار تعیین شد که در مجموع ۵۹۲ نفر کمتر از بازیهای توکیو ۲۰۲۰ (۱۱۰۹۲ نفر) است.
اینطور که به نظر میرسد IOC در کنار تلاشهایی که برای برابری جنسیتی انجام میدهد، به کوچکتر کردن این رقابتها هم به نوعی فکر کرده و تلاش میکند در بسیاری از رشتهها از سهمیههای مردان کم کرده و به زنان اضافه کند تا به هدف خود یعنی برابری شرکتکنندگان برسد. هدفی که گویا برای المپیک 2024 در دسترس خواهد بود.
همانطور که گفته شد طبق تصمیم IOC بسیاری از رشتهها دستخوش کاهش سهمیه شدهاند. کم شدن 529 سهمیه یعنی اینکه بسیاری از رشتهها با کاهش سهمیه روبهرو شده و حتی برخی رشتهها شانسی برای حضور نداشتهاند. رشتههایی نظیر کاراته که البته از ابتدا قرار بود تنها در توکیو باشند و پس از آن درباره ادامه حضورشان تصمیمگیری شود که حالا با توجه به تعویق المپیک، بدون دیدن نتیجه کار درباره آنها تصمیمگیری شده است.
به این ترتیب کاراتهای که میتوانست یک رشته به رشتههای مدالآور ایران در بازیهای المپیک اضافه کند، تنها در همین المپیک پیش رو در توکیو میهمان این بازیها خواهد بود و باید حضور دائمیاش را فراموش کرد.
از طرف دیگر البته برخی رشتهها هم توانستند جواز ادامه حضورشان را بگیرند. رشتههایی نظیر سنگنوردی که نخستین حضورشان در توکیو را پشت سر خواهند گذاشت اما برای المپیک بعدی هم بیش از 70 درصد افزایش سهمیه دارند و هم بخش سرعت هم به مدالهایش افزوده خواهد شد. جایی که رضا علیپور میتواند از همین حالا دندانهایش را برای گاز زدن مدال آن تیز کند!
در مجموع همه شواهد نشان میدهد که کمیته بینالمللی المپیک در تلاش است تا مهمترین رویداد ورزشی دنیا را با رشتههایی پر کند که جذابتر باشند و تماشاگران بیشتری را به خود جذب کنند. همین کم کردن رویدادها هم در نوع خودش تصمیمی است برای کوتاه کردن رقابتها و حفظ جذابیتی که بیش از اندازه طولانی شدن به آن لطمه خواهد زد.
با تمام اینها نکته مهم کاهش سهمیهها، دشوارتر شدن کسب سهمیه توسط ورزشکاران تمام دنیا از جمله ایران خواهد بود و البته سطح رقابتها هم بالاتر خواهد بود. با این حال در رشتههایی که ورزشکاران ایران به زحمت به سهمیه میرسیدند و صرفاً برای حضور به این رقابتها میرفتند، کار بسیار دشوارتر شده و ممکن است منجر به کاهش سهمیه کاروان ایران در المپیک 2024 شود.
اعتراض تراکتور به اظهارات مجری
تراکتوریها اعتقاد دارند اظهارات مجری شبکه 3 موجب برانگیخته شدن احساسات هواداران این تیم شده است. در این راستا سجاد سیاح، مدیرعامل باشگاه تراکتور با ارسال نامهای به سازمان صدا و سیما، ضمن اعتراض به رفتار این مجری جوان، بر خواسته بحق هواداران تراکتور برای پخش بازیهای این تیم از شبکه سوم سیما تأکید کرد. در بخشی از متن این نامه که خطاب به علیعسگری، مدیریت صدا و سیماست، آمده: «در مورخ ۱۷ آذر ۹۹ مجری برنامه فوتبال برتر در برنامه زنده تلویزیونی از شبکه ۳ سیما عمداً یا سهواً الفاظی در ارتباط با تیم مردمی و پرطرفدار تراکتور و بازیکنان و مربیان این تیم بزرگ و محبوب به کار برده که منجر به جریحهدار شدن احساسات میلیونها تماشاگر پرشور این تیم محبوب شده است. در این راستا و در جهت پیگیری مطالبه برحق هواداران تیم تراکتور، مدیریت باشگاه وظیفه ذاتی و قانونی خود میداند مراتب اعتراض را به جنابعالی بهعنوان مقام ارشد سازمان مذکور رسانده و انتظار دارد دستور مؤکد داده شود تا ضمن برخورد با عوامل توهین و افترا به تیم پرطرفدار و مردمی تراکتور، اجازه چنین اظهارنظرهایی به عوامل و گردانندگان آن بهویژه مجری جوان و جویای نام آن داده نشود. مدیریت باشگاه پیشنهاد مؤکد دارد برای دلجویی از خیل عظیم طرفداران تیم فوتبال تراکتور، بازی هفته هفتم این تیم مقابل پیکان در روز ۲۷ آذر از شبکه سوم پخش سراسری شده تا حسن نیت دستاندرکاران این شبکه به این تیم محبوب و طرفداران پرشور آن اثبات گردد. در صورت تکرار هرگونه اهانت مجدد، مدیریت حقوقی باشگاه مراتب را از طریق مراجع ذیصلاح پیگیری قضایی خواهد کرد.»
استثنای لیگ برتر تا پایان هفته پنجم
گلگهر، تنها تیمی که خوب گل میزند!
سرمقاله
آرمن ساروخانیان @armen7791
گلگهر هرچند در هفته پنجم شکست غیرمنتظرهای مقابل پیکان داشت، ولی توانست صدر جدول را حفظ کند. البته این تیم علاوه بر امتیازات در آیتم مهم دیگری هم از سایر تیمهای لیگ جلوتر است: گل زده.
گلگهر در 5 بازی لیگ بیستم توانسته 8 گل بزند و وقتی این آمار را با سایر تیمهای لیگ و بخصوص مدعیان مقایسه میکنید، بیشتر جلب توجه میکند. پرسپولیس در 4 بازی 4 گل زده که سه تای آن در بازی آخر مقابل شهر خودرو بود (متوسط یک گل در هر بازی). مشکل گلزنی استقلال هم با وجود داشتن سه مهاجم آماده از کسی پنهان نیست و این تیم هم در 5 بازی تنها 5 گل زده است (متوسط یک گل در هر بازی). مشکل گلزنی تراکتور از دو مدعی تهرانی بیشتر است و این تیم در 5 بازی تنها دو گل زده (متوسط 0/4 گل در هر بازی و دومین خط حمله ضعیف لیگ). فولاد هم مثل استقلال توانسته در 5 بازی تنها 5 گل بزند و تکیه آنها هم مثل آبیپوشان بیشتر به ضربات ایستگاهی بوده. سپاهان هم مثل استقلال و فولاد نتوانسته متوسط گل در هر بازی را از عدد یک فراتر ببرد. در جدول لیگ برتر دومین خط حمله متعلق به شهر خودرو است که در پنج بازی شش گل زده.
چرا گلگهر توانسته در این زمینه بهتر از مدعیان لیگ باشد؟ برای بررسی دقیقتر بهتر است سبک بازی این تیمها را مقایسه کرد. گلگهر هرچند با ادعای قهرمانی یا حتی کسب رتبه بالا وارد لیگ بیستم نشد، ولی فوتبال هجومی و جاهطلبانهای اجرا میکند. در چیدمان 2-4-4 این تیم مدافعان کناری برزای و زکیپور حضور پررنگی در حملات دارند و دو مهاجم تیم، منشا و رنجبری به خوبی از سوی خط میانی حمایت میشوند.
گلگهر هرچند مقابل پیکان دو گل سریع و عجیب دریافت کرد، ولی موقعیتهایی که بعد از آن ساخت حداقل برای رسیدن به یک امتیاز کافی بود. هرچند تنها یکی از این موقعیتها به گل تبدیل شد، ولی امید گل 3/40 این تیم بر اساس آمار سایت متریکا در برابر امید گل 1/02 پیکان نشان میدهد که تیم سیرجانی شایسته شکست نبود. تیم قلعهنویی مثل فصل قبل تهاجمی بازی میکند، ولی افت سپاهان در نیمفصل دوم لیگ نوزدهم باعث میشود که درباره گلگهر با احتیاط بیشتری پیشداوری کنیم.
مشکل مدعیان قهرمانی لیگ برای گل زدن چیست؟ بهتر است مورد به مورد پیش برویم. پرسپولیس یحیی همچنان تمایل به فوتبال هجومی دارد، ولی از دست دادن علیپور و بخصوص ترابی زهر این تیم را گرفته و در خلق موقعیت هم مثل لیگ نوزدهم موفق نیست. محرومیت آلکثیر مشکل دیگر پرسپولیس بود که خط حمله این تیم را از داشتن یک گلزن مطمئن خالی کرده است. در چهار گلی که پرسپولیس زده هیچ خبری از مهاجمان نیست و این نگرانکننده است. در عوض گلگهر چنین مشکلی ندارد و منشا با 5 گل زده (یک گل بیشتر از پرسپولیس و به اندازه استقلال، فولاد و سپاهان) در صدر جدول گلزنان است.
استقلال فکری نه به اندازه پرسپولیس هجومی بازی میکند نه روشهای مؤثری برای گل زدن دارد. استفاده از دو هافبک دفاعی نشانه احتیاط بیش از حد کادر فنی است و این تیم در خلق موقعیت هم مشکل اساسی دارد. سانتر فعلاً تنها ابزار استقلال برای رسیدن به گل بوده و عجیب نیست که سه مهاجم آماده این تیم، مطهری، قایدی و دیاباته تنها یک گل زدهاند.
سپاهان نویدکیا با نفرات پرشمار در حمله به دنبال فوتبالی تهاجمی است و در صورت دقت بیشتر مهاجمانش میتوانست بیشتر از 5 گل بزند. البته نفت مسجدسلیمان در بازی این هفته به خوبی توانست تیم نویدکیا را کنترل کند و امید گل نسبتاً پایین سپاهان 0/71 هم این را تأیید میکند. بازی کم حادثه فولاد و تراکتور که با تساوی بدون گل به پایان رسید، بیش از همه باید این دو تیم مدعی را نگران کند. تراکتور در خانه تلاش بیشتری برای بازی هجومی و طراحی از عقب زمین داشت، ولی در پایان آمار ضعیفی برای این تیم ثبت شد. آنها هیچ شوتی در چارچوب یا حتی خارج از آن نداشتند و امید گل صفر هم این را تأیید میکند. یکی از مشکلات تراکتور سرعت پایین حملات این تیم است و البته آنها هم مثل پرسپولیس و سپاهان در خط حمله گلزن زهرداری ندارند.
فولاد تنها تیمی در میان مدعیان است که میتوان گفت اولویتش فوتبال تهاجمی نیست و مهمترین دستور تاکتیکی نکونام پرس حریفان و استفاده از اشتباهات آنها است. این سبک بازی تخریبی در برابر مدعیان میتواند کارساز باشد. آنها با همین روش استقلال را شکست دادند و در تبریز هم توانستند تراکتور را کنترل کنند ولی در بازی برابر تیمهای پایین جدول که با نفرات بیشتری دفاع میکنند، فولاد نیاز به طرحهای بهتری برای حملاتش دارد. نمونهاش بازی هفته گذشته در برابر آلومینیوم بود که با تساوی بدون گل به پایان رسید.
این بررسی بر اساس آماری است که تا هفته پنجم ثبت شده و قطعاً تمام تیمها در تلاش هستند تا به راههای مؤثرتری برای گل زدن برسند، ولی گلگهر فعلاً تنها تیمی است که توانسته راه گل زدن را پیدا کند و تا زمانی که مدعیان نتوانند این معایبشان را برطرف کنند، پایین کشیدن این تیم از صدر جدول آسان نخواهد بود.
ورزشگاه شهید کاظمی به نام سرخها
پرسپولیس وعده شهردار را جدی بگیرد؟
دیروز مهندس حناچی شهردار تهران در کمپ تیمهای ملی و زمانی که پرسپولیسیها در سالن بدنسازی مشغول کار بودند، همراه با اطرافیانش به محل تمرین رفت و در حضور مدیران باشگاه لحظاتی برای اعضای تیم صحبت کرد. حناچی برای پرسپولیس در فینال آسیا آرزوی موفقیت کرد و با حضورش در تمرین سرخها در فاصله 10 روز مانده به فینال به آنها قوت قلب داد. اما در لابهلای صحبتهای حناچی، او به نکتهای اشاره کرد که شاید در حال حاضر زیاد مهم تلقی نشود اما برای باشگاه پرسپولیس اهمیت زیادی دارد. حناچی که قبلاً هم درباره واگذاری ورزشگاه شهید کاظمی به پرسپولیس صحبت کرده بود این بار هم وعده داد که سند این ورزشگاه به نام پرسپولیس خواهد خورد. موضوعی که اگر تحقق یابد باشگاه پرسپولیس صاحب یک ثروت قابل توجه شده است. پیش از این نوشته بودیم که با توجه به خصوصیسازی باشگاه پرسپولیس بعید است، شهرداری تهران از چنین مجموعهای به راحتی بگذرد و آن را به خریدار باشگاه واگذار کند اما اگر قبل از واگذاری به بخش خصوصی چنین اتفاقی برای پرسپولیس بیفتد،؟ باشگاه صاحب یک مجموعه کامل و مجهز شده است. با این وجود، همین حالا باید این سؤال را از شهردار تهران به کل جدیتری مطرح کرد که آیا این وعده را باید جدی بگیریم و این اتفاق در بازه زمانی کوتاه قابل تحقق است؟
نکیسا: حامد باید خدا را شکر کند که فنایی مربی اوست
گفت و گو
محمدقراگزلو
نیما نکیسا گلر سابق پرسپولیس و تیم ملی که حدود دو سالی است با فدراسیون فوتبال همکاری دارد، دیروز در آکادمی تیم ملی و جایی که پرسپولیس تمرین میکند حضور یافت و تمرین سرخها را از نزدیک دید. نکیسا که همیشه نظرات متفاوتی درباره گلرها و نحوه آموزش آنها دارد ارتباط بسیار خوبی با حامد لک دارد و روز گذشته هم دقایقی با او صحبت کرد. به همین بهانه سراغ نکیسا رفتیم که صحبتهایش را میخوانید.
چه شد که در تمرین پرسپولیس حاضر شدید؟
خب آنجا محل کار من است و هر روز به آکادمی میروم.
یک عکسی هم از تمرین آمده که شما دارید با حامد لک صحبت میکنید.
بله عکس را هم دیدم. دیدم که حامد هم این عکس را استوری کرده و یک چیزی برایش نوشته.
چه صحبتی بینتان رد و بدل شد؟
من حامد را خیلی دوست دارم، وقتی هم که در قطر بود با هم در ارتباط بودیم. خوشحالم که به یک گلر فوقالعاده جسور و ششدانگ تبدیل شد. البته هم جسور بود هم ششدانگ اما این پیشرفت او فقط میتواند نتیجه زحمات داود فنایی باشد که سالها در این تیم بازی کرده و سواد مربیگری گلرها را دارد. ایشان سالها مربی گلری بوده و استعدادهای زیادی را تربیت کرده. البته مربیان زیادی هستند که گلرها را تعلیم میدهند اما داود فنایی هم گلر بینالمللی بوده هم کارش خوب است پس در بالا بردن بازیخوانی و سطح روحی حامد بسیار مؤثر کار کرده. به نظرم حامد باید خدا را شکر کند که داود فنایی مربی اوست.
یعنی این پیشرفت و تحولی را که در حامد لک ایجاد شده، نتیجه کار خوب داود فنایی میدانید؟
البته خودش هم فعل خواستن را صرف کرده اما داود هم خیلی کمکش کرده تا به این فرم برسد. در اصل حامد بود که در قطر پرسپولیس را در مسابقات نگه داشت چون اگر آن دو موقعیت را در همان بازی اول نمیگرفت کار پرسپولیس تمام شده بود. حامد روزهای خیلی خوبی را پشت سر میگذارد و از خدا میخواهم از چشم بد و طینت بدخواهان دور نگهش دارد.
چه توصیه فنی به او کردید؟
حرف خاصی نبود. فقط سلام وعلیک و خوش و بش بود اما به او گفتم خیلی مراقب حریف شرق آسیایی باشد چون آنها ارسالهایشان، شوتهایشان یا حتی پاسهای تودرشان شکل دیگری است و گاهی اوقات از آن مناطقی که اصلاً فکرش را نمیکنی، ضربه میزنند.
چند وقت پیش عکسی منتشر شد که حامد لک در هواپیما در حال کتاب خواندن بود. آیا واقعاً او اینقدر متحول شده و این تحول در فوتبالش اثر گذاشته؟
ببینید بهتر است این را از خودش بپرسید. حامد به من خیلی لطف دارد و خیلی هم حرف شنوی دارد. من هم خیلی دوستش دارم چون خیلی خوش قلب است و امیدوارم همینطور رشد کند. همینطور که دوست دارم رشید مظاهری و علی بیرانوند و محسن فروزان هم رشد کنند. ما باید تمام تلاشمان این باشد که 6،5 تا گرگ آماده برای دروازهبانی تیم ملی داشته باشیم و اینطور نباشد که تا بیرانوند مصدوم میشود، دست و دلمان بلرزد و کاسه چکنم چکنم دستمان بگیریم. رشید، بیرانوند، اخباری، فروزان و لک باید به عابدزاده، غلامپور، نکیسا، طباطبایی برومند تبدیل شوند و سطح بینالمللی پیدا کنند.
به کار خوب داود فنایی اشاره کردید اما برخی هم معتقدند تمرین دادن بسیاری از مربیان گلرها در فوتبال ایران خیلی شبیه هم است و در واقع آنها کار خاصی از نظر فنی انجام نمیدهند و اگر چیزی هست بحث روانی است.
نه، ما مربی دروازهبانی در کشورمان داریم که هنوز با دست تمرین میدهد. مربی دروازهبان بودن کار سختی است. ما در باشگاههایمان مربی دروازهبانی داریم که نزدیک به 60 سال سن دارد اما سرعت شوت این آقای محترم چقدر است؟ مثلاً 70 کیلومتر. حالا این آدم باید سرعت شوتش را به 100 یا 105 کیلومتر برساند و وقتی اینطوری میشود سرعت شوت بالا میرود، گلر کورتکس بیناییاش تأخیر پیدا میکند چون مردمک چشم همه چیز را برعکس میبیند. حالا ما اینها را میبینیم و میگوییم اما فلان سرمربی میگوید به کسی چه؟ من با یک مربی گلری 5 سال است که دارم کار میکنم و راضی هم هستم. حالا ببینید داود فنایی سرعت ضربهای که میزند چقدر خوب است و در حدی است که تیمهای خارجی میزنند.
تکنولوژی هم میتواند به کمک مربیان دروازهبانی بیاید؟ مثلاً این دستگاههایی که توپ تنیس را پرت میکنند.
ما که تکنولوژیاش را وارد نکردیم پس دربارهاش حرف نمیزنیم اما هر دستگاهی هم باشد برای بالا بردن سرعت عصب و عضله کار میکند. منظورم آوردن تکنولوژی نیست. من میخواهم بگویم مربی گلرهای تیم ملی زنان باید گلر قبلی همان تیم باشد. در تیم آقایان و سالنی هم همینطور. مگر ما مربی دروازهبانی کم داریم که از خارج مربی میآورند. ما این همه مربی سطح بالا داریم که میتوانند کار کنند اما وقتی کارمان به مشکل میخورد میرویم سراغ مربیان خارجی و برای سرطان مسکن میآوریم. مربی خارجی هم هر سازی میزند باید برقصیم. یک روز آقای کیروش رفت مربی گلری آورد که یک متر و
۴۰ سانتی متر قدش بود. چنین چیزی اصلاً میشود؟
گاسپارت را میگویید؟
بله همین آقا منظورم بود.
بگذریم. فضای تمرین پرسپولیس را چطور دیدید؟
من تمرین را دیدم و علی رغم اینکه تیم سه تا بازیکنش را برای فینال ندارد اما خیلی با روحیه تمرین میکرد. اما من در این چند روز کاملاً غرضورزی AFC را دیدم. بالاخص در مورد آل کثیر که گفتهاند حق ندارد با تیم به قطر برود و در ورزشگاه باشد و مدال بگیرد. آخر مگر این آدم چه کار کرده است؟ مگر ندیدند عکس بچه برادرش را نشان داده. چه توهینی کرده؟ چشمانش را کشیده؟ کار زشتی کرده؟ نمیدانم این وکلای ما چه کار میکنند و چرا در جایی که باید دفاع کنند هیچ کاری نمیکنند؟
به موفقیت پرسپولیس در فینال خوشبین هستید؟
خیلی سخت است. حریف یک تیم با برنامه است که سالهاست با علم و امکانات جلو آمده اما بچههای ما همیشه کارهای خاصی میتوانند انجام دهند.
جردن باروفس و یادآوری جام جهانی کرمانشاه
دلتنگی برای کشتی یا چراغ سبز برای لیگ ایران؟
نابغه آمریکایی کشتی جهان و دارنده ۵ طلای جهان و المپیک با انتشار فیلم استقبال بینظیر مردم کرمانشاه در جریان رقابتهای جام جهانی ۲۰۱۷، در اینستاگرامش نوشت که دلتنگ چنین روزهایی است. مدتهاست کشتی به دلیل درگیری جهان با ویروس کرونا به تعطیلی کشیده شده، با این حال ستارههای کشتی دنیا در تلاش هستند که به نحوی چراغ این رشته را همچنان روشن نگه دارند.
جردن باروفس دارنده ۵ طلای جهان و المپیک در سال 2017 زمانی که به همراه تیم ملی کشتی آزاد آمریکا به ایران سفر کرد با استقبال بینظیر و بسیار گرم مردم ایران و شهر کرمانشاه روبهرو شد و حالا در روزهایی که کرونا دنیا را فرا گرفته و کشتی را به تعطیلی کشانده او فیلم این استقبال را منتشر کرده و از دلتنگیهایش برای آن روزها در اینستاگرامش نوشته است.
شدت استقبال مردم کشتیدوست کرمانشاه از این رقابتها به حدی بود که بسیاری از مردم پشت درهای بسته سالن امام خمینی (ره) کرمانشاه ماندند تا جایی که حتی نماینده اتحادیه جهانی کشتی نیز به سختی و با مشقت زیاد موفق شد وارد سالن شود اما حالا مدتهاست که کشتی در هیچ جای دنیا چنین روزی را به خود ندیده است.
حالا با گذشت ۴ سال از رقابتهای جام جهانی کرمانشاه، جردن باروفس با انتشار فیلم استقبال بینظیر تماشاگران کرمانشاهی حاضر در سالن، نوشت: «دلم برای روزهای رقابت در ایران تنگ شده است، برای باورنکردنیترین طرفداران کشتی در جهان.»
البته شاید بتوان از انتشار این فیلم هم برداشت دیگری کرد. شاید واقعاً دل او برای آن روزهای کشتی تنگ شده باشد یا شاید هم او با این کار بخواهد به شایعات حضورش در لیگ برتر ایران چراغ سبز نشان دهد. باید منتظر روزهای آینده بود و دید که منظور جردن از انتشار این فیلم چه بوده است.
پوگبا، نماد ناکارآمدی منچستریونایتد
جای خالی فرگوسن
دیدگاه همیشگی الکس فرگوسن درباره رایولا هرگز تغییر نکرد و این مدیربرنامههای ایتالیایی-هلندی را «کیسه زباله» میدانست
لازم نیست تصور کنید که سرالکس فرگوسن چه احساسی پیدا میکرد وقتی که اظهارات اخیر مینو رایولا به گوشش میرسید. مدیربرنامههای پل پوگبا گفته که رابطه این بازیکن و تیمش به آخر خط رسیده است. او همان کسی که بابت انتقال پوگبا به منچستریونایتد از یوونتوس، 40 میلیون پوند یا شاید هم بیشتر به جیب زد. فرگوسن شاید سیاستمدارانه رفتار و حساب و کتاب کند تا ببیند از نظر اقتصادی آیا باشگاه محبوبش سود کرده است یا نه اما دیدگاه همیشگی او درباره رایولا هرگز تغییر نکرد. «کیسه زباله» تنها یکی از اصطلاحاتی بود که او برای اشاره به این ایجنت هلندی-ایتالیایی به کار میبرد.
همه این نفرت هم به اولین ملاقات او با رایولا، پس از خودشیرینی کردن ایجنت برای خانواده پوگبا 18 ساله برمیگردد. آن زمان فرگوسن آن جلسه را یک «شکست مفتضحانه» دانست و گفت: «از آن زمان من و او مشکل پیدا کردیم و رابطهمان مانند آب و روغن شد.»
مشکل یونایتد این بود که هیچ سیستمی پیاده سازی نشده بود تا بعد از رفتن فرگوسن و دیوید جیل به عنوان سرمربی و مدیر اجرایی باشگاه در سال 2013، راه آنها را ادامه دهد. با رفتن این دو چهره تأثیرگذار، تمام دانش فوتبالی و بازرگانی منچستریها هم خشکید و راه برای ورود یکی مانند رایولا باز شد، کفتاری که از آب گلآلود ماهی گرفت و خیلی زود بازیکنان خودش را به منچستر برد و از این راه کلی پول به جیب زد.
زلاتان ابراهیموویچ، هنریک مخیتاریان، روملو لوکاکو و پوگبا همگی بازیکنانی بودند که رایولا به منچستریونایتد برد و از هیچ کدامشان هم آنطور که باید و شاید آبی برای این تیم گرم نشد. در میان آنها زلاتان گاهی اوقات حرکاتی انجام میداد و حداقل توانست در حد هیاهویی که برای آمدنش به وجود آمد بازی کند اما در مورد پوگبا که هرگز امواج منفی از او دور نبوده و 270 هزار پوندی که در هر هفته به حسابش واریز میشود، بسیار برای منچستریها آزاردهنده است. او در هیچ مقطع از 4 فصلی که از زمان بازگشتش به اولدترافورد گذشته، شبیه بازیکنی نبوده که منچستریونایتد در قلبش جایی داشته باشد. از نیشخند زدن به مربیان اخراجی تیم گرفته تا دستور دادن به رایولا برای پیشنهاد دادنش به پپ گواردیولا، سرمربی منچسترسیتی یا حتی سوار نشدن به اتوبوس تیم برای رفتن به خانه رقبا در مقاطعی از یک سلسله مصدومیتهای متوالی، چیزهایی نبوده که به مذاق هواداران منچستریونایتد خوش آمده باشد. اینکه رایولا درست هفته منتهی به دربی منچستر را برای صحبت کردن درباره پوگبا و آینده او انتخاب کرد قطعاً تصادفی نیست و او هدفی داشت از اینکه گفت پوگبا ترجیح میدهد در تیمی دیگر باشد. تعجبآور است که بازیکنی مانند پوگبا اینقدر مطیع مدیربرنامههایی است که برای شیوه زندگیاش هم تصمیمگیری میکند. در پشت صحنه، در میکسزونها، پوگبا وقتی بدون تأثیرپذیری از رایولا صحبت میکند، خیلی باهوش و موقر صحبت میکند و نشان میدهد که میتواند شخصیتی مستقل داشته باشد اما در نهایت این پول است که همه چیز را عوض میکند و رایولا هم دنبال همین است.
پوگبا به نمادی از یک دوره ناکارآمدی و تمسخرآمیز در منچستریونایتد تبدیل شده است که در آن سلبریتی بودن و محبوبیت بیشتر در شبکههای اجتماعی برای بازیکنان ارزشمندتر از معیارهایی بود که بازیکنان این تیم در زمان مربیگری فرگوسن ملزم به رعایتش بودند. پس وقتش شده است که منچستریونایتد برای خودش کمی احترام قائل شود و به پوگبا و رایولا درهای خروج از اولدترافورد را برای همیشه نشان دهد.
منبع: دیلی میل
حواشی نام کاروان ایران در المپیک ادامه دارد
عقبنشینی یا دفاع؟
ایران ورزشی- انتخاب نام کاروان ایران برای المپیک توکیو باز هم سروصدا به پا کرد تا جایی که رضا صالحیامیری میگوید: «هر کسی نظری دارد، اعلام کند.» ستارگان پارسی، نامی است که برای کاروان اعزامی ایران به المپیک انتخاب شده اما انگار این نام به مذاق خیلیها خوش نیامده تا جایی که مسئولان کمیته و بخش فرهنگی وزارت ارشاد و البته وزارت ورزش دو به شک ماندهاند که از این نام دفاع کنند یا اینکه نظرشان را تغییر بدهند؟ انتخاب نام ستارگان پارسی کار امروز و دیروز نیست و سال گذشته در نشست ستاد عالی بازیها، این موضوع به تصویب رسید و جالب است که بعد از یک سال، حالا این موضوع محل اختلافنظر شده است.
البته نباید از اقدامی که روز یکشنبه انجام شد هم غافل شویم. یکشنبهای که گذشت، مسئولان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک در آکادمی ملی المپیک دور هم جمع شدند تا طرح لباس کاروان را رونمایی کنند و در حاشیه این جلسه بود که خبر انتخاب نام و شعار کاروان نهایی شد در حالی که این موضوع اصلاً تازگی نداشت.
انتشار دوباره این خبر و قرار گرفتنش روی کانال کمیته و خبرگزاریهای مختلف باعث شد از سوی اقوام مختلف هجمه زیادی علیه مسئولان تصمیمگیر به وجود بیاید و آنها متهم به نژادپرستی شوند.
حالا با گذشت سه روز از این ماجرا، صالحیامیری مجبور میشود به این موضوع واکنش نشان دهد تا جایی که میگوید: «همه میتوانند نظرشان را بدهند و هر چیزی امکانپذیر است. ما قصد توهین نداشتیم و از این موضوع به اشتباه برداشت شده است. ضمن اینکه اقوام مختلف صاحبان این سرزمین هستند.» او در واکنش به اینکه چرا نام شهدا برای کاروان ایران انتخاب نشده نیز توضیح قابل تأملی میدهد: «وقتی میگوییم ستارگان پارسی، یعنی همه عزیزان مورد نظر هستند. شهدا هم جزو ستارگان این سرزمینند. شهید سردار سلیمانی، شهید حججی و هزاران شهید دیگر ستارگان این سرزمین هستند و ما با انتخاب این نام، میخواستیم که همه را در نظر گرفته باشیم.»
صالحیامیری در حالی از نام کاروان دفاع میکند که سجادی سرپرست کاروان ایران در جایی دیگر میگوید که هنوز نام قطعی نشده است! ستارگان پارسی نامی است که چند سال قبل هم برای تیم ملی فوتبال انتخاب شده اما حساسیتهایی که امروز به وجود آمده، هرگز آن موقع وجود نداشت. به هر حال شرایط جامعه تغییر کرده و حساسیتها روی موضوعات مختلف بیشتر شده و شاید باید مسئولان ستاد عالی بازیها با دقت بیشتری انتخاب میکردند یا حداقل از انتخابشان در همان یک سال پیش دفاع میکردند تا امروز شاهد این میزان از حاشیه و اعتراض نباشیم.
اولین سرمربی اخراجی لیگ بیستم از تراکتور بود
منصوریان برف تبریز را دید و رفت
علیرضا منصوریان اولین سرمربی اخراجی لیگ برتر نام گرفت. تراکتور بعد از تساوی خانگی بدون گل مقابل فولاد و کسب تنها ۶ امتیاز از ۵ بازی تصمیم گرفت با این مربی قطع همکاری کند.
بعد از اینکه تراکتور در خانه مقابل سپاهان شکست خورد، خبر رسید هیأت مدیره باشگاه تبریزی به دنبال تغییرات در کادر فنی تیم است. این مسأله داشت جدی میشد که تراکتور مقابل مس رفسنجان به پیروزی رسید. همین برد و کسب 3 امتیاز، اخراج منصوریان را به تعویق انداخت اما تساوی خانگی مقابل فولاد خوزستان باز هم هیأت مدیره را به فکر تغییر انداخت. هنوز یک روز هم از این بازی نگذشته بود که شایعه شد علیرضا منصوریان اخراج شد. شایعهای که در صفحههای هواداری تراکتوریها به وفور دیده میشد. این در حالی بود که هنوز چند ساعتی به برگزاری جلسه هیأت مدیره باشگاه تراکتور باقی مانده بود. هنوز این جلسه تشکیل نشده بود که خبر رسید بحث اخراج علیرضا منصوریان از سرمربیگری تراکتور جدی است و حتی با گزینههای مورد نظر هم مذاکره شده. در این میان ظاهراً مهدی تارتار و عبدالله ویسی مهمترین گزینههای جانشینی منصوریان به حساب میآیند که یکی از آنها بدون شک به عنوان سرمربی جدید تراکتور انتخاب خواهد شد که ظاهراً شانس ویسی بیشتر است چون در صورتی که تارتار بخواهد از پیکان جدا شود باید غرامتی 2 میلیاردی به باشگاه تهرانی بپردازد. حالا در نظر بگیرید اگر قرار باشد دستیاران خود را هم با به تبریز ببرد، این غرامت به بیش از 3 میلیارد تومان میرسد. البته باشگاه تراکتور، باشگاه متمولی است که شاید پرداخت این خسارتها برایش چندان اهمیت نداشته باشد. پس باید منتظر ماند و دید از بین ویسی و تارتار کدامیک جانشین منصوریان خواهد شد. نکته جالب این است که هرکدام سرمربی تراکتور شود، نفر دوم بیکار نخواهد ماند و احتمالاً راهی دیگر تیم تبریزی خواهد شد. گفته میشود هفته ششم، آخرین مهلت وحید بیاتلو برای رسیدن به پیروزی است. اگر ماشینسازی به پیروزی برسد، بیاتلو شانس این را دارد که سرمربی تیم سبزپوش تبریزی بماند اما اگر اینطور نشد، او هم به احتمال زیاد اخراج خواهد شد تا جای خود را به دیگر گزینه تبریزیها بدهد. البته همه اینها به تصمیم جلسه هیأت مدیره تراکتور و نتیجه بازی ماشینسازی مقابل تراکتور دارد. بازی حساسی که هر 2 تیم فقط و فقط به برد فکر میکنند.
بررسی برنامه تخصصی شبکه ورزش برای بررسی لیگ برتر فوتبال
«شبهای فوتبالی» بازی را حتی به «فوتبال برتر» هم باخته
سوژه
شهاب قاسمی
وقتی برنامه نود در اسفندماه ۱۳۹۷ برای همیشه به محاق رفت، فرصت خوبی برای برنامه شبهای فوتبال بوجود آمد تا از خلأ نبود اصلیترین رقیبش در بررسی بازیهای لیگ استفاده کند و تبدیل به یکی از برنامههای پربیننده ورزشی تاریخ صداوسیما شود اما حالا بعد از گذشت ۲ سال از آن روزها، توجهات به برنامه شبهای فوتبالی حتی کمتر از قبل شده.
«شبهای فوتبالی» ۵ سال است که روی آنتن شبکه ورزش میرود اما چند ضعف عمده دارد که باعث شده بازی را حتی به جایگزین برنامه نود هم ببازد.
این برنامه علیرغم اینکه از نظر زمانی موقعیت بهتری نسبت به رقبایش در شبکه سه دارد و لازم نیست یک هفته صبر کند تا دوشنبهها فرا برسد و فوتبال در ۷ روز گذشته را بررسی کند اما نتوانسته آنطور که شاید و باید جای خودش را در بین فوتبال ببینها باز کند.
مهمترین حسن شبهای فوتبالی در فصول اول این بود که به محض تمام شدن بازیهای روز و بعضاً حتی زمانی که هنوز آخرین بازی به اتمام نرسیده بود روی آنتن شبکه ورزش میرفت. در فصول اول حتی تهیهکنندگان این برنامه موفق شده بودند کنفرانسهای خبری پس از بازی را به صورت زنده پخش کنند و حتی بینندگان برنامه «فوتبال برتر» که آن روزها فقط به پخش بازیهای پرسپولیس و استقلال اختصاص داشت را جذب کنند اما در ۲ سال گذشته مهمترین حسن برنامه از آن گرفته شده و شبهای فوتبالی چند ساعت بعد از اتمام فوتبالهای روز روی آنتن میرود. اما این تنها ضعف برنامه نیست. مهمترین ضعف این است که برنامه ۵ سال است روی آنتن میرود و ۷ مجری عوض کرده!
در سال اول عبدالله روا که بیشتر با برنامههای اجتماعی شناخته میشد اجرای برنامه را برعهده داشت. او آنقدر از وضعیت فوتبال ایران دور بود که خودش همیشه این مسأله را روی آنتن ذکر میکرد. مدیران شبکه در آن روزها گمان میکردند حضور افشین عبداللهیان به عنوان کارشناس ثابت که سابقه روزنامهنگاری دارد، میتواند خلأ فوتبالی نبودن مجری اصلی برنامه را پر کند اما یک سال بعد به این اشتباه خودشان پی بردند و مهدی واعظی را جایگزین عبدالله روا کردند. این تغییر شروع دومینیوی تغییرات مجری برنامه شبهای فوتبالی بود. واعظی که با مدیران شبکه دچار مشکل شده بود در نیم فصل جای خود را به رسول مجیدی داد که در آن زمان تجربه اجرا به عنوان مجری مستر را نداشت و این اولین برنامهای بود که او آن را اجرا میکرد. در شروع فصل بعدی مهدی توتونچی، مجری شبهای فوتبالی شد اما حضور او هم یک فصل بیشتر دوام نیاورد و در فصل چهارم شهاب قاسمی که تا پیش از این تنها در رادیو فعالیت میکرد، اولین اجرای زنده تلویزیونیاش را تجربه کرد. گویی برنامه شبهای فوتبال تبدیل شده بود به آوردگاهی برای کسب تجربه مجریان جدید ورزشی سیما. این اتفاق البته سرآغاز ورود مجریهای رادیویی به این برنامه هم بود. چه اینکه در میانه فصل بعد از اینکه قاسمی تصمیم گرفت به شبکه سه برود و اجرای برنامه دایره طلایی را برعهده بگیرد، محمد میر، مجری برنامه ورزشی رادیو تهران تبدیل به مرد شماره یک برنامه شبهای فوتبال شد. او تا پیش از این تنها بخش تحریریه برنامه را اجرا میکرد و رفتن شهاب قاسمی به شبکه سه بهترین خبر برای او بود. در فصل جدید هم این محمد میر بود که اجرای برنامه را برعهده داشت اما به ناگاه از دوشنبه شب محمد درخشنده، گوینده رادیو ورزش هم به او پیوست تا از این پس این دو نفر با همدیگر سکاندار برنامه شبهای فوتبالی باشند. در واقع شبهای فوتبالی برعکس برنامه نود و حتی فوتبال برتر که همه با شنیدن اسم برنامهشان خیلی سریع چهره مجریها را به یاد میآورند، از این خصیصه محروم شده و نتوانسته با هیچ مجریای بیشتر از یک سال سر کند. این یکی از بزرگترین ضعفهای برنامه شبهای فوتبالی است.
ضعف دیگر هم تغییر مداوم تهیه کنندگان برنامه است. این برنامه در پنجمین فصل حضورش، چهارمین تهیه کنندهاش را تجربه میکند و از این حیث هم رکورددار است!
اما هرچقدر تغییرات در بخش مجریان و تهیه کنندگان زیاد بوده، بخش کارشناسی برنامه دست نخورده و همچنان افشین عبداللهیان که از اتفاق بیشترین انتقادات برنامه متوجه حضور اوست، در برنامه فعالیت میکند. هرچند که در فصل تازه مشخص است عبداللهیان کمرنگ شده و زمان کمتری برای حضور در برنامه دارد اما همچنان مشخص نیست چرا در این سالها همه ارکان برنامه تغییر کردهاند جز او. حضور محمد درخشنده در برنامه این هفته باعث میشود حضور عبداللهیان جلوی دوربین کمتر از قبل هم شود و شاید به خاطر همین بود که او بعد از پایان برنامه در اینستاگرامش نوشت: «بعضی وقتها برای ماندن باید رفت!»
دوشنبه این هفته از جهاتی برای سنجش عیار برنامه شبهای فوتبالی زمان مناسبی به حساب میآمد. اکثر بازیهای این هفته لیگ در روز دوشنبه برگزار شد و در نتیجه شبانگاه هم برنامه فوتبال برتر روی آنتن رفت و هم شبهای فوتبالی.
واکنشها به برنامه فوتبال برتر این هفته، حجم توئیتها و ویدئوییها از برنامه محمدحسین میثاقی که در این یکی دو روز همخوان شده، به هیچ عنوان قابل قیاس با برنامه شبهای فوتبالی دوشنبه شب نیست. نسبتاً هیچ توئیتی درباره برنامه تخصصی شبکه ورزش نوشته نشده و هیچ ویدئویی از آن منتشر نشده است. حتی ماجرای اضافه شدن مجری تازه به برنامه هم خبری نشده و همه اینها نشان از این دارد که شبهای فوتبالی بعد از ۵ سال نتوانسته مخاطب لازم را برای خود دست و پا کند و حتی در مقایسه با رقیبی که قرار بود توسط فوتبالیها تحریم شود، بازی را باخته و کاملاً زیر سایه برنامه شبکه سوم حرکت میکند.
نصیرزاده: واسعی مشکلی برای بازی با فولاد نداشت
هوشنگ نصیرزاده، معاون ورزشی باشگاه تراکتور تبریز تأکید کرد هنوز حکم محرومیت سعید واسعی به این باشگاه ابلاغ نشده و این بازیکن مشکلی برای بازی مقابل فولاد خوزستان نداشته است.
نصیرزاده دربــــــــــــــاره محــــــــرومیت چهارماهه سعید واسعی از سوی کمیته وضعیت و اینکه گفته میشود او نمیتوانسته در بازی با فولاد بازی کند، میگوید: «واسعی برای بازی با فولاد مشکلی نداشت، به این دلیل که تصمیمات پس از ابلاغ به طرفین رسمیت پیدا میکند و هنوز چیزی به باشگاه تراکتور ابلاغ نشده است. مطلب منتشرشده در فضای مجازی هم مبنی بر اینکه این حکم به باشگاه پیکان ابلاغ شده هم دروغ است و صحت ندارد.» معاون ورزشی باشگاه تراکتور در رابطه با اینکه حکم بابک مرادی به باشگاه استقلال دوشنبه ابلاغ شده بود و این بازیکن نتوانست در بازی با صنعتنفت تیمش را همراهی کند، توضیح میدهد: «در مورد استقلال نمیدانم اما در مورد حکم واسعی نه به ما چیزی ابلاغ شده و نه به باشگاه پیکان. قنبری و فرعباسی هم قراردادهای خود با باشگاه خوشهطلایی و نفت مسجدسلیمان را یکطرفه فسخ کرده بودند و آنها هم در کمیته وضعیت پرونده دارند. اینها مواردی است که قبل از ما در باشگاه تراکتور اتفاق افتاده و این بازیکنان معتقدند فسخ قراردادشان با باشگاههای قبلی قانونی است. ما هم باید بررسی کنیم و ببینیم شرایط چگونه است. بهطور کلی آرای کمیته وضعیت هم قطعیت ندارد و باید به کمیته استیناف برود و سپس تصمیمگیری شود.»
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
مجری :
شرکت نوآوران تارنماگستر